حل معمای رُش در فاینال فانتزی 7 ریمیک

به گزارش مجله تور مالزی، با اینکه در لوث نکردن محتویات یک بازی پیش از عرضه آن برای خودم بسیار مصرم، یک موردی که باید در خصوص من بدانید این است که من از طرفداران دو آتشه فاینال فانتزی 7 هستم. در حقیقت به قدری به این بازی علاقه مندم که باید به شما خوانندگان گرامی معترف شوم که به عقایدم خیانت نموده و تریلرهای بازی فاینال فانتزی 7 ریمیک را دیدن کردم.

حل معمای رُش در فاینال فانتزی 7 ریمیک

بله می دانم هیچ گناهی بزرگ تر از زیرپا گذاشتن باورهای اخلاقی خود نیست اما سعی کنید خودتان را جای من بگذارید: بازی خیلی وسوسه انگیز به نظر می رسد.

من برای تماشا این شخصیت ها (کلاود، برت، تیفا و اریث) در پوست خودم نمی گنجیدم، شخصیت هایی که جانی دوباره یافته اند و بی صبرانه منتظرم نسخه کامل شده میدگار را با آن ها تجربه کنم. البته من تنها محتاطانه امیدوار بودم (به شرایط فرنچایز فاینال فانتزی از سال 2009 به بعد نگاه کنید) ولی از این تریلرها حس کردم سازندگان واقعاً به داستان این بازی اهمیت می دهند: به نظر می رسید بازی قرار بود تکریم نماینده نه تنها بازی اصلی بلکه تمامی داستان هایی باشد که پس از آن روایت شدند. من فکر کردم فاینال فانتزی 7 ریمیک می تواند سخن سرانجامی فرنچایز باشد و همه چیز را به خوبی جمع نموده و محافظ غایی میراث بازی برای آینده باشد.

پس من نیز مانند بسیاری از شما آماده شده بودم چیزی شبیه نسخه بازسازی شده بازی منتشر شود تا نسل های نوتر بازیکنانی که بازی اصلی را انجام نداده اند یا به هر علتی برای شان جذابیت کافی نداشته بتوانند آن را خریداری نموده و تجربه نمایند. حال آن ها می توانند در خیابان های کلانشهر وسیع و کثیف میدگار راه رفته، با سیستم با ظرافت اما پیچیده متریا سرگرم شوند و تمامی شخصیت هایی که به نمادهای تاریخ گیمینگ تبدیل شده اند را ملاقات نمایند: کلاود، رد سیزده، برت، تیفا، اریث و…

… صبر کن ببینم، این کیست؟

نه واقعاً من با خودم فکر کردم دقیقاً این شخصیت چه کسی است؟ همه چیز در تریلرها به نظر می رسید حاکی از آن باشد که داستان ریمیک پیروی الگویی مشابه بازی اصلی خواهد بود و ما همان شخصیت ها را ملاقات خواهیم کرد اما این شخصیت چطور؟ در حالی که در جستجوی او از چهره تمامی شخصیت های فاینال فانتزی 7 در فکرم گذر می کردم به نتیجه ای نرسیدم پس تمام تمرکزم مشغول این مسئله شد که این فرد کیست و دقیقاً ممکن است چه تاثیری بر روی داستان داشته باشد.

پس اینگونه شد که ماجراجویی هوادارانه من پیرامون هویت این شخصیت آغاز شد. آیا ممکن است او یکی از اعضای سازمان مخفی شینرا دیپ گراند باشد که درباره اش در بازی Dirge of Cerberus خبر دار شدیم؟ خوب شاید، اما با توجه به لوگوی روی کمربند وی و شمشیر استانداردی که متعلق به درجات پایین تر سرباز (سولجر) است به نظر می آید او یکی دیگر از اعضای نیروهای ویژه شینراست. فکرم با سرعت نور به این احتمال پاسخ داد، به تمامی پیامدهایی که حضور پررنگ تر ماموران سولجر در ریمیک می تواند داشته باشد.

  • آیا آن ها متوجه تظاهر کلاود خواهند شد؟
  • آیا آن ها اطلاعات بیشتری درباره درباره آزمایشات هوجو خواهند داشت؟
  • آیا اشاره ای به رویدادهای کرایسیس کور می شود و آیا عواقب بلندمدت آن بازی بر روی پروتاگونیست های داستان را می بینیم؟

تمامی دانش من از بازی هایی که پیش از ریمیک ساخته شده بودند به همراه تب برآورد که مرا تماماً فرا گرفته بود رفته رفته داشت این شخصیت را به جایگاه لنگر کل فرنچایز می رساند و احتمالاً بافت همبندی خواهد بود که تمامی این داستان های مجزا را به هم وصل می نماید و در نتیجه ریمیک را به نسخه کامل فاینال فانتزی 7.

اما پس از تمامی این حرف ها من بازی را تمام کردم و این شخصیت کلّاً سی دقیقه در یک فصل از بازی حضور داشت…

ما متوجه می شویم که این شخصیت اضافه شده به فرنچایز روش (Roche) نام دارد. او یک سولجر سطح سه سرکش است و لقب شیطان سرعت را یدک می کشد زیرا به موتورسواری علاقه ای ویژه دارد. ما با او دوبار مبارزه می کنیم، یکبار بر روی موتور و باری دیگر تن به تن با شمشیر. پس از این دو روبرو روش ناپدید می شود و دیگر در طول بازی از او خبری نمی شود.

صادقانه بگویم روش واقعاً مرا مات و مبهوت کرد. من گرفتار این تله برآورد شده بودم که تریلرها اغلب اوقات برای بینندگان پهن می نمایند و متوجه شدم وقتم را پیرامون فرضیه سازی درباره این شخصیت تلف نموده ام. تا حدی که وقتی او سر و کله اش در بازی پیدا شد و به همان سرعت ناپدید شد حس کردم سرم کلاه بزرگی رفته است. فکر کردم تریلر به من یک دستی زده و قول چیزی به وسیله تریلر داده شد که در محصول نهایی به دست من نرسید. باید بگویم که واقعاً سرخورده شده بودم ولی با این حال هنوز هم نمی توانستم از فکر کردن به این شخصیت و این که چرا در بازی اضافه شده بود دست بردارم. همانطور که بیشتر به روش و معنای او در رابطه با ریمیک فکر می کردم به این نتیجه رسیدم که تنها قولی که در این میان رد و بدل شده میان من و فکر وسواسی ام بوده: من خودم را قانع نموده بودم تمام چیزهایی که درباره بازی های دیگر در این سری می دانم در ریمیک تأثیر خواهد داشت و حتی در متصور شدن نحوه تأثیر آن ها نیز کوتاهی نکردم.

هیچکس به من درباره روش دروغ نگفت: من تنها داستان تخیلی خودم را درباره اینکه او چه کسی است و چه معنایی برای بازی دارد نوشته بودم.

پس از این نتیجه گیری، تصمیم گرفتم از تمامی دانشم از بازی های پیشین دوری کنم، از فکر کردن به روش در جایگاه نوعی رفرنس به عنوانی در فرنچایز یا تیرزی از آنچه که رخ خواهد داد اجتاب کنم و به او به صورت یک وجودیت در فاینال فانتزی 7 ریمیک به خودی خود فکر کنم.

چرا او اینگونه رفتار می نماید؟ وقتی سر و کله اش پیدا می شود حرف حسابش چیست؟ در بازی ای که به نظر می رسد در دپارتمان تصمیمات روایی آن ظرافت و دقت بسیاری به کار گرفته شده چرا این شخصیت به ما به شکلی که در بازی می بینیم معرفی می شود؟ خوب خواننده عزیز پس از چندی تأمّل و تفکر درباره زمان پملاقات شدن او و اعمالش پس از ظاهر شدن باید معترف شوم که روش بیشتر از آنچه که به نظر می رسد حرف برای گفتن دارد و شاید این حرف ها مرتبط با موضوعات بزرگ تر فاینال فانتزی 7 ریمیک و نقش ما در داستان باشند.

ظهور سریع شیطان سرعت

در مقاله قبلی ام درباره فاینال فانتزی 7 ریمیک از اهمیت آنالیز دقیق تر صحنه های خاص در بازی ها و استخراج حدبیشتر معنا و اطلاعات از آن ها گفتم. اغلب اوقات چیزهای زیادی را می توانیم درباره روایت کلی یک داستان یاد بگیریم اگر صرفاً مدت کوتاهی را به نگاهی نزدیک تر به دقایقی ناچیز از داستان اختصاص دهیم. در این راستا هیچ فرصتی بهتر از آنالیز سکانس های روش پیدا نمی شود خصوصاً که تعداد آن ها نیز انگشت شمار است.

شخصیت روش در فصل چهارم فاینال فانتزی 7 ریمیک به ما معرفی می شود. فصل با جسی، وج و بی گز آغاز شده که کلاود را راضی می نمایند با آن ها به صفحه فوقانی ناحیه 7 آمده تا موادی را از یکی از انبارهای شینرا بدزدند؛ موادی که برای ساخت بمب مأموریت بمب گذاری راکتور بعدی بتوانند از آن استفاده نمایند. قطارها در نیمه شب فعال نیستند پس گروه موتورهایشان را آماده نموده و از تونلی که به بخش بالایی صفحه می رسد به راه می افتند.

وقتی گروه وارد تونل منتهی به صفحه فوقانی شده آن ها از یک ایست بازرسی گذر نموده که نیروهای شینرا را از موقعیتشان خبر دار می نماید و تعقیب و گریزی در پی آن رخ می دهد. در انتها پس از آنکه کلاود و همراهانش تعدادی از نیروهای در تعقیب را از دور خارج می نمایند دوربین بر سوی دیگر تونل تمرکز می نماید و ما مردی تنها را می بینیم که به دیوار تکیه زده است. وقتی از مقابل او رد می شویم او بوسه ای راهی مان نموده و تمرکز دوربین دوباره بر روی تعقیب و گریز جاری برمی شود.

این اولین نگاه ما به روش است. علاوه بر این دیالوگ هایی را به وسیله نیروهای شینرا می شنویم که اطلاعات بیشتری درباره هویت این فرد به ما می دهد. در ادامه این دیالوگ ها را مطالعه فرمایید:

از این مصاحبه به دو نکته مهم می رسیم:

  1. روش واقعاً یک سولجر است.
  2. روش یک سولجر بسیار دردساز است.

ما از شنیدن این دیالوگ گمان می کنیم افسران ترجیح می دهند خودشان مشکل را حل نمایند زیرا این فرد گویا به دردسر درست کردن در موقعیت های درگیری شهره است. پس، از این مکالمه و معرفی بصری گستاخانه ای که با او داریم می توانیم تصور کنیم که روش دست کم شخصیتی عجیب غریب خواهد بود.

این فرضیه تنها لحظاتی بعد وقتی نیروهای شینرا می گویند روش الان سر می رسد و آن ها باید آرایش خود را پیش از آنکه سر و کله اش پیدا شود در هم بشنمایند تأیید می شود. ما سپس می بینیم چرا آن ها می خواستند هرچه سریع تر از آنجا دور شوند. روش سوار بر موتور مستقیماً به یکی از موتورهای افسران کوبیده و باعث انفجار آن و نیروهای سوار بر موتور می شود. پس از آنکه دود پراکنده می شود جسی از کلاود می پرسد این دیوانه کیست که در جواب او مختصر و مفید پاسخ می دهد یک سولجر.

سپس یکی از سکانس های نبرد بأس بر روی موتورسیکلت بازی را می بینیم که باید در آن حملات روش را جاخالی دهید در حالیکه او مدام مسخره تان می نماید و می گوید چقدر هیجان زده است که دارد با شما می جنگند و بی صبرانه منتظر است ببیند تا چه حد می تواند این مجادله را از خط قرمز جلوتر ببرد. او واضحا به سرعت و شکستن حد و مرزهای خود اعتیاد دارد و به وسیله دیالوگ هایش می فهمیم که او شاید گاهی اوقات از فرمان های شینرا اطاعت کند اما آنچه که در حقیقت می خواهد نبردی چالش برانگیز با کسی است که بتواند پا به پای او پیش رود.

بالأخره روش را شکست می دهیم و کلاود در سرانجام بر روی موتورسیکلت او می پرد تا با شمشیر به موتور آن ضربه زده و متوقفش کند تا خودش به همراه اعضای آوالانش از او فاصله بگیرند. کلاود که تا آنجا به طعنه های روش پاسخ داده بود از او می پرسد که آیا این نبرد برایش کافی بود یا خیر و روش پیروزی این دست را به او واگذار می نماید و می گوید: چطور است دفعه بعدی فقط بین خودمان دوتا باشد؟ که معیناً نوید دهنده رویارویی مجددی با او در ادامه داستان است. در حالیکه از سرعت موتور روش کاسته شده و در پیش زمینه محو می شود او فریاد می زند تا ملاقات دوباره، دوست من! و در افق ناپدید می شود.

سکانس موتورسیکلت به سرانجام می رسد و کلاود و گروه به صفحه فوقانی رفته تا به ملاقات والدین جسی بفرایند. در حالیکه گروه دارند با مادر جسی گپ و گفت می نمایند کلاود از در پشتی وارد شده و به اتاقی می رود که پدر جسی در کما در آن حضور دارد. او به علت بیش از حد در معرض انرژی ماکو قرار گرفتن به این شرایط دچار شده است. کلاود کارت شناسایی شینرای او را می دزدد و گروه به انبار شینرا می فرایند تا جسی موادی که برای ساخت بمب لازم دارد را بدزدد.

آنچه که در ادامه رخ می دهد محاصره انبار و سرازیر شدن نیروهای شینرا برای مقابله با حمله کلاود، وج و بی گز به آنجاست تا با این دگرسویی جسی بتواند بی سر و صدا مواد مورد احتیاج خود را پیدا کند. مبارزه چند دور به درازا می انجامد و کلاود افسران، سگ ها و ماشین های شینرا را به عقب می راند. در انتها وقتی به نظر می رسد حلقه محاصره گروه به شکل خطرناکی تنگ شده و ممکن است جانشان را از دست بدهند روش دوباره سر و کله اش پیدا شده و پرواز کنان بر روی موتور خود وارد میدان نبرد می شود.

او فریاد می زند خوب به نظر میاد داریم اوقات خوشی را با دردسر درست کردن سپری می کنیم و با موتورش آغاز به چرخیدن دور انبار می نماید و ماشین ها و نیروهای خودی را به کنار می زند. او از موتورش پیاده می شود و شمشیرش را آماده می نماید: مبارزه تن به تنی که دقایقی پیش بی صبرانه خواستار آن بود قرار است به زودی آغاز شود.

مبارزه آغاز می شود و اولین عمل روش پر کردن نوار سلامت و مانای شماست تا نبرد عادلانه آغاز شود. با زدن چند ضربه به روش او لحظه ای متوقف شده و شمشیرش را تحسین می نماید. او سپس به کلاود نگاه نموده و هیجان زده اعلام می نماید: بهت گفتم که از خط قرمز جلوتر می رویم!

پس از زدن ضربه نهایی به روش او لحظه ای تأمّل می نماید و سپس به سوی موتورش باز می شود. کلاود از او می پرسد آیا راضی شده است که در جواب او روش می خندد و می گوید چنین لذت فرّاری به سختی برای او رضایت بخش است و ارتفاعات بالاتری وجود دارند که من و تو می توانیم به آن ها صعود کنیم. کلاود سردرگم به او نگاه می نماید. سپس با خنده ای جنون وار روش از او خداحافظی نموده و آنجا را ترک می نماید با این قول که آن ها باری دیگر ملاقات خواهند کرد. پس از ناپدید شدن او گروه با سررسیدن ماموران آوالانش که با نیروهای شینرا درگیر شده از مهلکه جان سالم می برند و فرصت فرار پیدا می نمایند.

این آخرین باری است که روش را در کل بازی می بینیم. او به همان سرعتی که ظاهر می شود غیبش می زند. پس از سر به سر گذاشتن با کلاود و بازیکن، طعنه زدن های مداوم با دادن قول هایی از قبیل رد شدن از محدودیت های خود و ادامه این پایکوبی با او، روش ناپدید می شود و دیگر نه خبری از او می شود و نه در به جای مانده فصول بازی به او اشاره ای می شود. با این حال، تنها براساس تعامل کوتاهی که با روش داریم اطلاعات زیادی درباره شخصیت او و اینکه شخصیتش نمایانگر چیست کسب می کنیم.

روش یک سوجلر است اما از مکالمه افسران شینرا پیش از سر رسیدن او و مرگ آن ها با ورود وی متوجه می شویم روش یک نیروی مرتد است که از قوانین شینرا پیروی نمی نماید. او یک مأمور یاغی است و به وسیله مکالمه اش با کلاود معین می شود تنها علت حضور او در آنجا این است که چیزی درباره کلاود کنجکاوی اش را تحریک نموده است. بدیهی است که روش هرگز نمی گوید از مبارزه با کلاود خوشش می آید زیرا او نیز سولجر است، او تنها خواستار این مبارزه است زیرا مشاهده نموده که کلاود از پس خودش در مبارزه بر می آید و مهارت های تحسین برانگیزی بر روی موتور دارد. به این صورت، روش به خوبی در جایگاه یک آنتاگونیست انیمه ای کلیشه ای رقیبی که برای پروتاگونیست داستان به خاطر توانایی ها و مهارت هایش احترام قائل است جای می گیرد. او در طعنه زدن کم نمی آورد و از دوست من خطاب کردن های مداوم و سرخوشش در رابطه با کلاود ما می توانیم ببینیم تا حدی برای فردی که می تواند همگام با سرعت او حرکت کند احترام قائل است.

با اینکه می شود به سادگی روش را رقیبی احترام برانگیز دید، علائمی وجود دارد که نشان می دهد او احتمالاً دارای عقل سلیم نیست. چندین بار در طول فصل های بعدی به بازیکن گفته می شود ماموران سولجر اغلب اوقات از نظر فیزیکی دچار استحاله شده و به علت قرار گرفتن در معرض انرژی ماکو با شدت بالا که توانایی های فرا انسانی به آن ها می دهد عقلشان را از دست می دهند. تعامل ما با روش بی شک به نظر دلالت بر آن دارد که اعضای سولجر همگی از نظر عقلانی سالم نیستند. این مهم می تواند روش را به وجه تقابل کلاود ورای رقابت صِرف و بیشتر به چیزی مانند فال آینده ای محتمل برای کلاود تبدیل کند. بالأخره اگر روش و کلاود هر دو در معرض انرژی ماکو قرار گرفته باشند و روش به نظر عقلش را از دست داده، آیا این احتمال وجود ندارد که زوال عقلی مشابه برای کلاود نیز رخ دهد؟ اگر اتفاق افتاده باشد چه؟

با یک حرکت ساده، حضور روش در داستان، قابل اعتماد بودن کلاود به عنوان راوی زیر سؤال می رود زیرا اگر یک سولجر می تواند به جنون کشیده شود چرا برای کلاود چنین اتفاقی رخ ندهد؟

اگر فصل چهار با جدایی روش به سرانجام می رسید من هم آنالیز ام از شخصیت او را در همین جا انتها می دادم ولی هیچ چیز همواره آنقدر ساده نیست و فصل چهار صرفاً با خروج روش تمام نمی شود. اتفاقی بسیار مهم در این اپیزود کوچک با روش رخ می دهد که باعث شد عمیق تر به شخصیت او و هدفش در داستان فکر کنم. تمامی این افکار به ارتباطی احتمالی با زمزمه ها ختم می شود.

گریه سیاره را می توان شنید: سولجرها، زمزمه ها و آغشتگی به ماکو

کلاود و همراهانش با وسایل و موادی که جسی از انبار شینرا دزدیده به زاغه نشین های ناحیه 7 بازمی گردند و آماده اند که صبح روز بعد مأموریت را انجام دهند. پس از اینکه کلاود از بی گز، وج و جسی خداحافظی می نماید به آپارتمانش باز می گرد و سعی می نماید پیش از آغاز مأموریت در صبح کمی بخوابد. او اما به وسیله یک شبح بیدار می شود که بعداً متوجه می شویم یک زمزمه است که بالای تخت او معلق ایستاده. او با تماشا زمزمه می ترسد و از آپارتمانش خارج شده و می بیند که زمزمه ها مانند مور و ملخ سرتاسر ناحیه 7 را مورد حمله قرار داده اند و به نظر می رسد که دور برت و باقی اعضای آوالانش در بار تیفا جمع شده اند. شما راه خودتان را از میان آن ها باز می کنید و سپس بازی مأموریت بمب گذاری راکتور بعدی را به سرعت آغاز می نماید.

حال در اینجا شاید شما از خودتان بپرسید چرا دارم درباره زمزمه ها در مقاله ای که سعی دارد هویت روش و علت حضورش در بازی را بفهمد صحبت می کنم. خوب بگذارید شما را دعوت کنم تا همراه من درباره موضوعی تفکر کنید. چرا زمزمه ها در سرانجام این فصل پملاقات شدند؟

در پاسخ به این سؤال، بیایید اول به ماهیت زمزمه ها و نشانگر آنچه که در داستان هستند فکر کنیم. زمزمه ها به حکام یا قاضیان سرنوشت توصیف شده اند که به عبارت ساده تر زمان هایی در بازی پملاقات می شوند که داستان از داستان بازی اصلی منحرف شده یا تغییر نموده است. آن ها در لوکیشن های به خصوصی در زمان هایی معین جمع می شوند تا مطمئن شوند همه چیز آنطور که در بازی فاینال فانتزی 7 اتفاق افتاده بود در اینجا نیز به وقوع می پیوندد. وقتی چیزی تغییر نموده باشد آن ها هر کاری از دستشان بر بیاید انجام می دهند تا آن را تصحیح نمایند.

با در نظر داشتن شرح فوق به فصل چهار به طور کلی فکر کنید و اینکه چرا زمزمه ها در انتهای آن ظاهر شدند تا مطمئن شوند همه چیز آنطور که مقرر شده پیش می رود و دومین مأموریت راکتور به انجام می رسد.

تا قبل از فصل چهار، فاینال فانتزی 7 ریمیک داستان بازی اصلی را دنبال می نماید. نخستین مأموریت راکتور رخ می دهد، ملاقات با اریث صورت می گیرد، بازگشتن به زاغه نشین ها و آماده شدن برای مأموریت بعدی همگی به وقوع می پیوندند. بخش های اضافه شده ای در داستان وجود دارند (به عنوان مثال، رویارویی پیشگویانه کلاود با سفیروث پیش از آنکه سوار قطار شود، لحظه ای که اریث دارد با زمزمه ها کلنجار می رود پیش از ملاقات کلاود با او و البته تمامی مأموریت های جانبی و مأموریت هایی که پس از رسیدن به بخش 7 آن ها را انجام می دهید) اما وقتی به آنچه که در آن لحظات رخ می دهد فکر کنید می بینید که دارید راستا مشخص شده داستان اصلی را پیروی می کنید.

  • بله، کلاود با سفیروث رو به رو می شود ولی او باز هم به قطار می رسد تا به زاغه نشین ها بازشود.
  • بله اریث دارد با زمزمه ها می جنگد اما او باز هم برای اولین بار با کلاود ملاقات می نماید.
  • بله تیفا کلاود را به تور زاغه نشین ها می برد اما او با تیفا دوباره ملاقات نموده و درباره مأموریت بعدی با برت صحبت می نماید.

همه چیز همچنان آنطور که سرنوشت مقدر نموده رخ می دهد.

اما سپس فصل چهار رخ می دهد و جسی سر و کله اش پیدا شده و از کلاود می خواهد او را در ماموریتی به صفحه فوقانی برای گردآوری مواد لازم برای بمب نوش همراهی کند. آن دسته از خوانندگانی که با داستان بازی اصلی آشنا هستند می دانند که این واقعه چیزی نیست که در اینجا رخ می دهد. می توان مدعی شد که در فاینال فانتزی 7 جسی، بی گر و وج به صفحه بالایی رفته تا این آیتم ها را خودشان پیدا نمایند اما کلاود قطعاً آن ها را همراهی نمی نماید. پس اینجا لحظه ای است که تغییرات آغاز به رخ دادن کردند و احتمالاً لحظه ای است که زمزمه ها متوجه آن شدند.

توجه کنید که روش در اولین فصلی از بازی حضور پیدا می نماید که از داستان بازی اصلی منحرف شده و چیزی که در این باره جالب توجه است دیالوگ اوست. او بی شک بیشتر از آنچه که نشان می دهد می داند. نخستین حضور روش تقریباً دیوار چهارم می شکند و طرف صحبت او با دوربین است نه کلاود.او از محدودیت ها صحبت می نماید، از در هم شکستن آن ها و دستیابی به ارتفاعات نوتر با کلاود همگام با ادامه یافتن سفرشان با هم. شاید واضح ترین لحظه زمانی است که برای بار دوم در فصل سر و کله اش پیدا شده و با صدای بلند می گوید: خوب به نظر میاد داریم اوقات خوشی را با دردسر درست کردن سپری می کنیم. (Well, arent we having a wonderful time kicking the hornets nest?) با اینکه این جمله می تواند در اشاره به رفتن کلاود و گروه به انبار شینرا باشد اما آیا به نظر نمی آید که زمزمه ها وقتی چیزی تغییر پیدا می نماید مانند دسته ای از زنبورهای خشمگین دور هم جمع می شوند؟

حال اگر شما هم مثل من باشید از فکر کردن به اینکه روش یک عامل یاغی فرا روایی است که از راه می رسد و درباره آنکه چقدر هیجان انگیز است که شما دارید راستا رویدادهایی که در داستان فاینال فانتزی 7 مقدر شده بود را تغییر می دهید نظر می دهد در پوست خود نخواهید گنجید اما پیش از آنکه خیلی به جاده خاکی بزنیم بیایید به محتویاتی که ریمیک در اختیارمان گذاشته توجه کنیم. اگر به این ایده با در نظر گرفتن شرایط خود بازی نپردازیم و از اطلاعاتی که در اختیارمان می گذارد استفاده نکنیم با برآورد درباره همان پنج ثانیه کوتاه تریلر هیچ فرقی ندارد.

پس اکنون که داریم به روش به عنوان شخصیتی فکر می کنیم که بیشتر از آنچه ظاهرش نشان می دهد می داند بیایید دلایل احتمال حقیقت داشتن این فرضیه را مورد آنالیز قرار دهیم.

باری دیگر به سراغ زمزمه ها می رویم و بر روی چگونگی شرح آن ها به وسیله بازی به بازیکن تمرکز می کنیم. برای اولین بار یک شرح دقیق در رابطه با ماهیت آنان پس از تماس اریث با رد سیزده و انتقال دانشش به او صورت می گیرد. رد شرح می دهد که زمزمه ها حکام سرنوشت اند و ضمیمه ای از لایف استریم و به موجب آن سیاره هستند و وقتی به نظر می رسد که رویدادها قرار است تغییر نمایند در فرایند پیشروی سرنوشت دنیا دخالت می نمایند. ما از این شرح نه تنها ماهیت زمزمه ها و کارشان را یاد می گیریم بلکه متوجه می شویم که اریث قادر است به طریقی دانش درباره آن ها را به دیگران منتقل کند. چرا او قابلیت انجام چنین کاری را دارد؟

خوب ما می دانیم که اریث یک باستانی است و در نتیجه ارتباط عمیق تری با سیاره در مقایسه با بیشتر مردم دارد. این ارتباط به وسیله لایف استریم صورت می گیرد که به صورت اجتماعی از تمام انرژی ها و خاطرات توصیف شده و ما می بینیم که این شرح حقیقت دارد. در لحظاتی در بازی به نظر می رسد اریث دارد با سیاره مصاحبه می نماید آن هم تنها با تماس با زمین یا با دقت گوش کردن. این رابطه می تواند شرح دهنده آن باشد که اریث چطور درباره زمزمه ها و نحوه کارکردشان اطلاعات دارد اما او تنها کسی نیست که به این اطلاعات دسترسی دارد.

سفیروث نیز درکی از زمزمه ها و نوعی ارتباط با آن ها دارد. عامل مشترک میان اریث و سفیروث چیست که ما به وسیله داستان بازی متوجه آن می شویم؟ می دانیم که هوجو به مطالعه بر روی اریث به خاطر نژاد او علاقه مند است و او بعلاوه سرپرست پروژه سولجر می باشد. به ما گفته می شود به وسیله تحقیقات هوجو بر روی اریث، مادر او ایفلنا و جنوا (که او باور دارد یک باستانی است) پروژه سولجر توسعه و توسعه یافت. ماموران سولجر با انتخاب افراد توانمند و استحمام آن ها در مقادیر قابل توجه انرژی ماکو تا زمانی که به ماشین های جنگی همانند کلاود و سفیروث تبدیل شوند خلق می شوند. به ما گفته می شود که انرژی ماکو، لایف استریم تقطیر شده به منبع انرژی است و می توان گفت که ماموران سولجر از قرار گرفتن در معرض لایف استریم متمرکز شده خلق می شوند.بنابراین، ما دلایل کافی داریم تا به این نتیجه برسیم که سفیروث اطلاعاتی درباره زمزمه ها دارد زیرا مانند اریث او نیز در پی قرار گیری در معرض انرژی ماکو به عنوان یک سولجر به لایف استریم متصل است.

این مسئله بعلاوه شرح می دهد چرا کلاود رویاهایی نه تنها از گذشته بلکه رویدادهای احتمالی آینده را می بیند و چرا او سفیروث را می بیند وقتی سایرین قادر نیستند. علاوه بر این، کاملاً معین است که وقتی کلاود وارد این شرایط های پیش گویانه می شود صفحه به رنگ سبز آغشته شده گویی در ماکو فرو رفته است.

پس با استنباط آنکه ماموران سولجر افرادی هستند که به وسیله ارتباطشان با لایف استریم دانشی مشابه اریث دارند ما می توانیم اکنون نتیجه بگیریم که روش احتمالاً دارد رمزی صحبت می نماید زیرا او نیز مانند سایر ماموران سولجر از زمزمه ها با خبر است، با خبر از آنکه آن ها دارند جلوی چه چیزی را می گیرند و شاید حتی با خبر از نسخه ای از رویدادهایی که پیش از این اتفاق افتاده و اینکه تاریخ دارد از آن نسخه از رویدادها منحرف می شود.

این مورد به خصوص برای من هیجان انگیز است زیرا پتانسیل آن را دارد که به سولجر در فاینال فانتزی 7 ریمیک عمق و معنای بسیار بیشتری به نسبت فاینال فانتزی 7 ببخشد. در فاینال فانتزی 7، آن ها تنها سربازانی با توانایی فرانسانی بودند. حال، بین سفیروث، روش و کلاود به نظر می رسد سولجرها دارند در روایت داستان به کار برده می شوند تا نشان گر یا برجسته نماینده زمان هایی باشند که اتفاقات با گذشته فرق دارند یا وقتی سرنوشت پتانسیل آن را دارد که تغییر کند.

اگر دیالوگ روش درباره شکستن محدودیت و رسیدن به ارتفاعات نو اشاره به در هم شکستن سدهای زمزمه ها و تغییر سرنوشت است در نتیجه زمینه برای سولجر آماده شده تا در قالب وسیله ای که به وسیله آن می توانیم نه تنها محدودیت های این شخصیت ها بلکه محدودیت های خودمان در درک مکانیسم داستان ها و اینکه چطور رابطه خود با آن ها را درک می کنیم به طور کامل مورد تفحص قرار دهیم.

روش شاید بیش از آنکه تصورش را می کردیم شبیه بازیکن باشد: مطلع از اینکه در روایتی خاص محصور شده و کور سوی امیدی در فرار از سرنوشت به وسیله مبارزه با کلاود می بیند. کسی که پتانسیل آن را دارد تا از این محدودیت ها فراتر برود. بازی با شکست زمزمه ها و رفتن به سوی آب های کشف نشده به سرانجام می رسد و من بی صبرانه منتظرم ببینم چقدر می توانیم از خط قرمز عبور کنیم.

منبع: With A Terrible Fate

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 14 تیر 1401 بروزرسانی: 14 تیر 1401 گردآورنده: malaysiatoursnet.ir شناسه مطلب: 2035

به "حل معمای رُش در فاینال فانتزی 7 ریمیک" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "حل معمای رُش در فاینال فانتزی 7 ریمیک"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید