استایل استیو مک کوئین؛ پادشاه همه مک کول ها - مجله تور مالزی

ضد قهرمان هالیوود، 40 سال بعد از مرگش هنوز هم سلطان جذابیت خوانده می گردد. این پسر بد واقعی و بچه خیابانی که سرنوشتش را آنطور که می خواست، تغییر داد. مک کوئین یکی از پردرآمدترین بازیگران جنبش پادفرهنگ دهه های 1960 و 70 بود. با این که برخی ها معتقدند، خیلی ها می توانند دنباله روی او باشند (مثل رایان گاسلینگ و دنیل کرگ)، واقعیت این است که ما هنوز کسی را پیدا ننموده ایم که شبیه او باشد.

اگرچه یک یاغی دوست داشتنی بودن کار سختی است، یاغی دوست داشتنی خوش استایل بودن به مراتب سخت تر است. اما این دقیقاً همین کاری است که مک کوئین، با باب کردن خودنمایی صادقانه، پیروز به انجام آن شد. استایل او سرراست بود و این نمودی از شخصیت لاابالی و خونسرد او بود. برای ست کردن لباس هایش وسواس به خرج نمی داد و فقط به علمی بودن آن توجه داشت. نکتۀ کلیدی این بود که همواره ساده، اما معنادار لباس بپوشد. ضمناً خوب می دانست چه اکسسوری هایی انتخاب کند.

بهترین تیپ ها

دهه های 1950، 60 و 70 ممکن است خیلی دور به نظر برسند، اما روش لباس پوشیدن مک کوئین چندان بی شباهت به ترند های امروزی نیست.

کت بلیزر و یقه اسکی

وقتی به استیو مک کوئین فکر می کنیم، اولین چیزی که به ذهنمان می آید، به احتمال زیاد بلوز یقه اسکی و کت بلیزر است. بلیزر یکی از ملزومات هر کمدی و راهی بی نقص برای شبیه شدن به او در هر شرایطی است؛ در خصوص پالتو هم همینطور است.

کاپشن خلبانی و عینک آفتابی

هیچ کس به اندازه استیو مک کوئین، با آن کاپشن باراکوتا هرینگتون سبُک و عینک های پرسول که بخش عمده تیپ های مختلف او را تشکیل می دادند، در هنر استایل روزمره (آف دیوتی) مهارت نداشته. در واقع، این علاقه او به کاپشن خلبانی نقش زیادی در ترویج فرهنگ ماد در انگلیس داشت.

جین

بلوز و شلوار جین یکی دیگر از تیپ های معروف او بود. اجرای این استایل جسورانه و مشکل بود، اما او به راحتی از پس آن برمی آمد.

کت و شلوار سه تکه

مک کوئین عاشق کت و شلوار های سه تکه خوش دوخت هم بود. کت گشاد، شلوار پیلی دار و کراوات او در فیلم حادثه توماس کراون را به یاد بیاورید که چقدر او را مرموز و قدرتمند نشان می داد.

دستبند همیشگی

او کسی نبود که اکسسوری های زیادی استفاده کند، تمایل او به مینیمالیسم هیچ وقت به اندازه زمانی که رابطه نزدیکی با برند تَگ هویِر آغاز کرد، واضح نبود.

از وقتی که در فیلم لو مانس ساعت صفحه مربع تگ هویر موناکو را به مچ خود بست، پیوندی ابدی بین این بازیگر چشم آبی و این ساعت صفحه آبی به وجود آمد؛ او در آن موقع، به عنوان سفیر این برند فعالیت می کرد.

با این که ظاهر مک کوئین نشانگر شخصیت او بوده، انتخاب لباس فقط بخشی از آن چیزی است که این بازیگر را تا این حد نمادین نموده است. پوشیدن یک دست کت و شلوار و عینک آفتابی کار ساده ای است، اما الگوبرداری از آن شخصیت مستحکم و اعتمادبه نفس انکارناپذیر او سخت است.

او همچنان در برابر تردید های سیاسی و اجتماعی، حسی از انرژی و تخیل به ما می دهد. مد، هنر و فرهنگ، مدت ها است راهی برای به چالش کشیدن مسائل زندگی است که خیلی ها ترجیح می دهند پنهانشان نمایند؛ اما استیو مک کوئین به ما یادآوری می نماید که ریسک نکردن تنها راه حل این دنیای در حال تغییر نیست.